در مورد افزایش قیمت بنزین چند نکته لازم است بگویم و بعد یک نتیجه گیری می کنم و در انتها هم منتظر نظرات شما هستم.
١_ دولت یازدهم وقتی روی کار آمد به دلیل مسائل کاملا ی دست به کار عجیبی زد و آن حذف سهمیه بندی بنزین بود البته این نکته باید گفته شود که در سال ٩۴ مردم عادت کرده بودند به درست مصرف کردن بنزین و این نتیجه وجود کارت سوخت بود.
٢_دولت یکباره تصمیم گرفت که بنزین با یک نرخ در کشور توزیع شود و مدعی بود که قیمت دو نرخی فساد زا است از این جهت که عده ای سهمیه خود را نگه می دارند و آن را آزاد می ند و کارهایی از این دست و با این دیدگاه اعلام شد اکنون که می شود بنزین تولید کرد بیاییم بنزین را تک نرخی کرده و اجازه دهیم هرکس هر چه قدر می خواهد مصرف کند و محدودیتی قائل نشویم.
٣_حدود یک سال و نیم بعد از این تصمیم مصرف بنزین رشد قابل ملاحظه ای کرد و از رشد سالانه ٨درصد به ١٢درصد رسید و دولت تصمیم به واردات بنزین با احجام بالا گرفت و سالانه میلیارد ها تومان هزینه واردات می کرد تا در باک خود روها دود شود که علت اصلی آن هم نبود پالایشگاه و ظرفیت کافی تولید بنزین در کشور بود که انصافاً باید زنگنه در این خصوص جوابگو باشد که در طول سال‌ها وزارتش بر نفت در این خصوص چه کاری انجام داده است.
۴_ این دیدگاه دولت که مردم هر چه قدر بخواهند بنزین مصرف کنند و ما وظیفه تامین داریم موجب شد تا قاچاق بنزین هم بالا رود که بر اسا آمار های موجود روزانه حدود ١٠میلیون لیتر فقط قاچاق بنزین صورت می گیرد از این رو مقام معظم رهبری بارها به دولت تذکر داد که در مورد مصرف بنزین باید کاری صورت بگیرد و اکنون که دولت مخالف کارت سوخت است خب راه کار بدهد که یک نمونه آن این فیلمی است که از مقام معظم رهبری در فضای مجازی پخش شده که در دیدار با هیأت دولت است.
۵_دولت در سال‌های گذشته نشان داد برنامه ای برای شکوفایی اقتصاد ملی ندارد و رشد و توسعه اقتصادی را که دو مولفه جدا از هم هستند را با روابط ی گره زده که این کار از اساس غلط است برای تحقیق به فعالیت پژوهشی که در منطقه کمبریج انگلستان صورت گرفته و ترجمه فارسی آن نیز وجود دارد مراجعه کنید که آنها چگونه اقتصاد مقاومتی را در این منطقه اجرا کرده و چه نتایجی به دست آوردند.
نبود برنامه مشخص اقتصادی برای کشور موجب شد تا اقتصاد به رکود رود در کنار وجود تورم. دولت در این شرایط تصمیم گرفت تا تورم را کنترل کند در صورتی که عقل حکم می کند در این شرایط باید اقتصاد از رکود خارج شود و بعد تورم کنترل شود.
6) افزایش قیمت بنزین به خودی خود موجب افزایش تورم نمی شود بلکه برای دولت درآمد هم دارد مانند مالیات که مردم پرداخت می کنند اما فرقش این است که این افزایش یک تورم انتظاری در بین مردم ایجاد می کند ب این معنا که مردم منتظرند با بالارفتن قیمت بنزین قیمت کالاها نیز افزایش یابد وحتی ممکن است عده ای کاملا سودجویانه دست به این کار هم بزنند برای درک مفهوم انتظار توریم کافیست به سخن اطرافیان خود گوش دهید تا کملا متوجه شوید منظورم چیست.
7) دولت فعلی متاسفانه از نظر امکانات نظارتی کاملا ضعیف عمل می کند واین جای نگرانی است که اکنون که تصمیم گرفته قیمت بنزین را بالا ببرد نتواند عواقبش را کنترل کند.
8) دولت اگر همان ت صحیح دولت 9 و 10 را که مورد بنزین ادامه می داد امروز مردم در مقابلش جبهه نمی گرفتند زیرا به آن ت عادت کرده بود اما به حذف آن و اجرای مجدد آن بعد از سالها این سوک را به مردم ایجاد کرده است که اگر آن ت درست بود چرا حذف شد و اگر اشتباه بود چرا دوباره به آن بازگشتیم که این موضوع کوچک نشان می دهد متاسفانه دولت یازدهم و دوازدهم هیچ برنامه روشن و مشخصی برای پیشبرد اهداف اقتصادی کشور ندارد و اگر تی هم اجرا می کند می خواهد بارش را به دوش رهبری بیاندازد.
9) به نظرم دولت باید اجازه می داد تا سال 1400 مردم با همان کارت سوخت و بدون در نظر گرفتن سهمیه سوخت گیری کنند و با روی کار آمدن دولتی توانمند که بتواند کشور را در مرحله نخست از رکود اقتصادی خارج کند به این معنا که چرخ اقتصاد را بچرخواند و اثرات تورم انتظاری افزایش قیمت بنزین را کنترل کند بعد این ت سهمیه بندی و افزایش قیمت بنزین را اجرا کند که مردم را به شوک وارد نکند.


1) هر روز خبرهای بدی نسبت به وضعیت بازار صیفی جات به گوش می رسد امروز مطلع شدم عراق واردات گوجه فرنگی را برای سال جاری ممنوع کرده است. 

کشاورزی که سال گذشته سود خوبی کسب کرده بود امسال طمع کرد و این مسئله موجب می شود تا ضرر هنگفتی را متحمل شود.

2) امروز خبر رسید که مسئولان خبرگزاری فارس هنوز دنبال این هستند که من بازگردم به مجموعه و کار سابق را انجام دهم. اما تصمیم من جدی است که کار اداری انجام ندهم ان شاالله که خدا و اهل بیت هم کمکم کنند و بتوانم این کاری را که شروع کردم به نحو احسن انجام دهم.

3) از گوشه و کنار خبر می رسد که همکاران سابق در حال تمسخرم هستند و فکر می کنند که من فضائی فکر می کنم اما این حرف ها موجب می شود بیشتر عزمم جدی شود. 

خلاصه اینکه روزهای سختی است و خوبیش این است که می گذرد اگرچه سخت می گذرد

ولی اعتقادم این است که ان مع العسر یسرا


از ابتدای امسال به دلیل پایین بودن حقوق دریافتی از خبرگزاری، تصمیم گرفتم یک تغییر اساسی در زندگیم از نظر مادی بدم به همین دلیل تمام دارایی خود را نقد کردم و ضدم توی کار کشاورزی و تولید محصولات کشاورزی مخصوصا صیفی جات و آلوئه ورا.

البته کار آبا و اجدادی من کشاورزی نیست بلکه آنها حجره داری می کردند در میدان میوه و تربار القصه با چند نفری م کردم و تصمیم گرفتم که شروع کنم کار و صیفی جات را تا بتوانم از درآمدش کارگاه تولیدی صنایع تکمیلی را در منطقه محروم بشاگرد راه اندازی کنم و البته نیات دیگری هم دارم که در وقتش به شرط انکه خدا کمک کند اجرایی کنم.

الان تقریبا یک ماه است که به طور جدی وارد کار شدم ولی شرایط سخت تر از آن چیری است که فکرش را می کردم به دلیل بالا بودن کشت محصولاتی همچون بادمجان و خیار و غیره ارسال بار از منطقه هرمزگان به داخل کشور به دلیل بالا بودن هزینه حمل صرفه اقتصادی ندارد برای اینکه هنوز می توان این گونه محصولات را از نیمه شمالی کشور اری کرد.

به ناچار باید تا پایان آبان ماه صبر کرد.

 


اخیرا فیلم مستندی دیدم ساخته مایکل مور با موضوع "مقصد بعدی جنگ کجاست؟ در این فیلم کارگردان گذری کوتاه به جنگ های آمریکا می کند و نگاهی به زندگی سربازان آمریکایی می اندازد که با دستور فرماندهان نظامی و رئیس جمهورانشان به کشورهای دیگر برای تصاحب نفت و غلات و . حمله می کنند تا برای آمریکا اقتدار به بار آورند؛ اما طی این سالها نتنها اقتدار کسب نکردند بلکه آنچه را هم که داشتند از دست داده اند.

کارگردان در جلسه ای تخیلی با حضور فرماندهان نظامی حاضر می شود و اعلام می کند اینبار به او اجازه دهند با لشکرش که همان رسانه است به قلب برخی از کشورها نفوذ کند تا بتواند برای آمریکا فتوحاتی به بار آورد.

کارگردان در این فیلم به چند کشور اروپایی و آفریقایی سفر می کند و در مورد شیوه های زندگی این کشورها از منظر ی، اجتماعی و اقتصادی از صاحبنطران و مردمان عادی پرس وجو می کند و در نهایت نکاتی که به نظر کارگردان جالب می آید را به عنوان سوغات به مردم آمریکا هدیه می دهد.

اما در نهایت اعلام می کند که آنچه را که من در این سفرها دریافت کردم تمامش به نحو اکمل در ایالات متحده وجود دارد اما اجرایی نمی شود.

آنچه که در این قسمت گفته شد خلاصه ای از این فیلم مستند بود ولی باید این فیلم را نیز به نقد کشید و اعلام کرد آیا واقعا تمام آنچه که مردمان اروپا از آن به عنوان نقطه مثبت زندگیشان یاد می کنند می تواند آنها را خوشبخت کند یا خیر  می تواند تبعات دیگری را داشته باشد و آسیب های دیگری را به جوامع شان بزند که در این فیلم بدان پرداخته نشده است.

مثلا گفته می شود در نروژ اگر فردی یک نفر را به هر دلیل به قتل برساند مجازات اعدام ندارد از این رو جوانی در سال 2011 عده ای دانش آموز را به گلوله می بندد و به قتل می رساند و در نهایت به 21 سال حبس محکوم می شود. در ادامه کارگردان مدعی می شود دادن حق زندگی به مجرمین حتی قاتلان موجب شده است تا آمار خشونت در نروژ پایین باشد .

جالب است در بخش دیگر این فیلم بدون آنکه کارگردان به ایران سفری داشته باشد اعلام می کند ایران در بخش های علمی در حال پیشرفت است مانند نانو تکنولوژی که این جالب توجه است ولی کاش کارگردان سفری به ایران داشت تا مردم ایران نقطه نظرات خود را در مورد آمریکا اعلام می کردند.

نکته ای که در این فیلم به چشم می خورد تفاوت نگاه مردمان کشورهای اروپایی با یک کشور جهان سومی مانند تونس به آمریکا است ایتالیایی ها و فرانسوی ها و حتی سوئدی ها و نروژی ها و ایسلندی ها هرگز حاضر نیستند با یک شهروند آمریکایی همسایه شوند اما یک شهروند تونسی که البته در رسانه نیز مشغول به کار است به خود می بالد که انگلیسی با لهجه آمریکایی صحبت می کند و مانند آمریکایی ها غذا می خورد و لباس می پوشد که نشان از حس وابستگی به آمریکا را می دهد.

در جایی از فیلم اعلام می شود حتما برای اصلا حجامعه نباید منتظر یک منجی بود بلکه مردم خودشان باید شرایطشان را اصلاح کنند که این همانند جمله معروف حضرت امام است که فرمودند منتظر مصلح خود باید مصلح باشد.

در تمام مدت فیلم به نظر من یک جا بیش از همه تاثیر گذار بود و ان مربوط می شود به بخش آلمان به طوریکه مردمان این کشور از مدرسه به کودکان خود سرگذشتشان را خوب یا بد آموزش می دهند و اعلام می دارند که هیلتر چه کارهایی کرده است حتی خیابانهایی که در آن جنایات یهودی سوزی رخ داده است را با سنگفرشهایی نمایان کرده اند و بخشی از دیوار برلین نیز باقی مانده است و حتی تابلوهایی در خیابان ها نصب شده است که نشان می دهد مردم آلمان در گذشته چه دورانی را پشت سر گذاشته اند که این تابلوها بخشی از تاریخ آلمان است.

در آخر کارگردان به این جمع بندی می رسد که اگر قرار باشد جنگی از سوی آمریکا راه بی افتد این جنگ باید در داخل کشور آمریکا باشد زیرا اصلاح شرایط موجود در امریکا باید در اولویت تمداران باشد.

من دیدن این فیلم را برای عاشقان ایالات متحده آمریکا توصیه می کنم.

هر چند که پیشنهاد می دهم مسئولان اجرایی کشور نیز یکبار این فیلم را ببینند

 


همه گرفتاری های امروز جامعه ما از جایی شروع شد که شهرداری تهران تصمیم گرفت خانه های فرهنگ را در هر محله برپا کند و کوچکترین فعالیت های محله را در این خانه برپا کند.

روزی که این تصمیم گرفته شد ما که از بچگی در مسجد بزرگ شده بودیم دانستم که باید فاتحه مسجد محوری را خواند.

امروز فرزندم با اینکه سن و سال کمی دارد برای گذران 3 تا 4 ساعت از وقت خود و برای اینکه با هم سن و سالان خود بازی کند به یکی از همین خانه های فرهنگ که متعلق به شهرداری است می رود در صورتی که وقتی من هم سن و سالش بودم به عنوان کوچکترین عضو پایگاه بسیج مسجد ثبت نام کردم.

امروز در مساجد محل فقط نماز جماعت برپا می شود تازه اگر بشود آن هم با 10 یا 15 نفر ولی زمانی در همین تهران مسجد محور فعالیت های اجتماعی بود و همین فعالیت های اجتماعی محله ها را از شرور جامعه مصون ساخته بود.

امروز مستندی را دیدم به نام عابدان کهنز با موضوعیت مسجد و مسجد محوری با دیدن این مستند دلم تنگ شد برای جای خالی این گونه مساجد در سطح شهری همچون تهران.

متاسفانه امروز غالب مساجد شهر تهران به جز خواندن نماز جماعت و برگزاری مراسم ختم کارایی دیگری ندارند که باید علتش را احتمالا در ت گذاری هایی که در سالهای اخیر از سوی مسئولان امر ابلاغ کرده اند جست وجو کرد که این موضوع موجب شده تا خانواده ها از مساجد فاصله بگیرند.

این مستند نشان داد مسجد باید محوریت خود را در محله ها حفظ کند و محله هایی که مساجد پویا و فعالتری دارند خود به خود امنیت اجتماعی در این محله ها بالاتر خواهد رفت.

مستند عابدان کهنز در مورد محوریت مسجد امیر المومنین در منطقه کهنز شهریار است که توانست با جذب کودکان و نوجوانان محله تغییر اساسی را در منطقه کهنز ایجاد کند.

امروز نیز این مسجد را با سه مدافع حرمش شهیدان صدرزاده، عفتی و آژن می شناسند پیشنهادم این است که متولیان مساجد حتما این فیلم مستند را ملاححظه کنند تا ببینند که از یک مسجد چه کارهای بزرگی بر می آید. به درستی امام فرمود مسجد سنگر است این سنگر ها را پر کنید.

 


مقدمه

امروز تصمیم گرفتم بار دیگر به گردش خبر و اخبار منتشر شده خود در طول سالهای گذشته بیاندازم حدود 6000 خبر بود البته این را بگویم که تعداد اخبار منتشر شده من قطعا بسیار بیشتر از این رقمی است که من یافتم اما امکانات آرشیو و جست و جو خیلی ضعیف است و متاسفانه نتوانستم به تمامی اخبار دسترسی پیدا کنم.

اما همین مقدار هم غنیمت است نگاه کردن به اخبار گذشته مثل نگاه کردن به آلبوم تصاویر است که با گذشت زمان اگرچه گرد کهنه گی بروی ان پاشیده اند و کارایی خود را از دست داده است اما باز جالب است و موجب می شود تا خاطراتی زنده شوند.

کاش می شد برخی از خاطرات را در این جا آورد اما برخی از این خاطرات فقط برای من جذاب هستند و ارزش بازگو کردن را ندارند البته برخی از خاطرات هم باید از ذهن پاک کرد چون ارزش نگه داشتن در ذهن هم ندارند.

همین بس که کار در رسانه مانند راه رفتن در روی طنابی  است که روی پرتگاه پر از آتش کشیده شده است که اگر مراقبت نکنیم قطعا سقوط خواهیم کرد.

حالا که بجث به اینجا کشید لازم دیدم که چند نکته را عرض کنم

در ادامه مطلب.


در مورد قرارداد کرسنت حرف و حدیث بسیار زیاد است و به قول یکی از مسئولان قوه قضائیه برای این قرارداد کارتن هاپرونده وجود دارد.

درکنار وضوحات که کم و بیش در اختیار نهادهای دسنگاه های امنیتی و قوه قضائیه است احتمالا ناگفته هایی نیز وجود داشته باشد که باید برای کشف ناگفته ها و ابعاد پشت برده این قرارداد به دنبال شاهکلیدش بود.

در اینجا قصد دارم دو گزارشی که در خصوص کرسنت و پشت پرده های ان منتشر کردم بارتولید کنم هرچند که اسناد این گزارشات در اختیار قوه قضائیه نیز قراردارد.به خاطر دارم روزی بیژن زنگنه وعده داده بود که قصد دارد در مورد قرارداد کرسنت با رسانه ها صحبت خواهد کرد اما تا کنون به این وعده خود عمل نکرده و اگر نظر من را بخواهید بدانید بعید است که این وعده محقق شود.


آنچه ملاحظه می کنید دیدگاه های دکتر مسعود درخشان در مورد برنامه های اقتصادی سعید جلیلی است که در مصاحبه با او منتشر کردم. امروز اگرچه سعید جلیلی رئیس جمهور نیست اما خوب است این مصاحبه باز نشر داده شود تا مشخص شود یک رئیس جمهور باید چه دیدگاه های اقتصادی داشته باشد.

مسعود درخشان یکی از معدود اقتصاد دانان کشور است که نظریات دقیقی در خصوص اقتصاد مقاومتی و نحوه اجرای این اقتصاد که سالیانی است که مورد تاکید مقام معظم رهبری است دارد.

عملکرد این استاد در دانشگاه و دانش وی در خصوص اقتصاد اسلامی برکسی پوشیده نیست و نیاز چندانی به معرفی ندارد.همین بس که وی سالیانی طولانی به دور از کشمکشهای ی به کار پژوهش و مطالعاتی خود پرداخته است تا اینکه در سال جاری بنا به دلایلی تصمیم گرفت از سعید جلیلی یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری حمایت کند،حمایتی که سوالاتی را در ذهن ما ایجاد کرد و به همین دلیل هم تصمیم گرفتیم با این استاد اقتصاد گفت‌وگو کنیم.


در مورد افزایش قیمت بنزین چند نکته لازم است بگویم و بعد یک نتیجه گیری می کنم و در انتها هم منتظر نظرات شما هستم.
١_ دولت یازدهم وقتی روی کار آمد به دلیل مسائل کاملا ی دست به کار عجیبی زد و آن حذف سهمیه بندی بنزین بود البته این نکته باید گفته شود که در سال ٩۴ مردم عادت کرده بودند به درست مصرف کردن بنزین و این نتیجه وجود کارت سوخت بود.
٢_دولت یکباره تصمیم گرفت که بنزین با یک نرخ در کشور توزیع شود و مدعی بود که قیمت دو نرخی فساد زا است از این جهت که عده ای سهمیه خود را نگه می دارند و آن را آزاد می ند و کارهایی از این دست و با این دیدگاه اعلام شد اکنون که می شود بنزین تولید کرد بیاییم بنزین را تک نرخی کرده و اجازه دهیم هرکس هر چه قدر می خواهد مصرف کند و محدودیتی قائل نشویم.
٣_حدود یک سال و نیم بعد از این تصمیم مصرف بنزین رشد قابل ملاحظه ای کرد و از رشد سالانه ٨درصد به ١٢درصد رسید و دولت تصمیم به واردات بنزین با احجام بالا گرفت و سالانه میلیارد ها تومان هزینه واردات می کرد تا در باک خود روها دود شود که علت اصلی آن هم نبود پالایشگاه و ظرفیت کافی تولید بنزین در کشور بود که انصافاً باید زنگنه در این خصوص جوابگو باشد که در طول سال‌ها وزارتش بر نفت در این خصوص چه کاری انجام داده است.
۴_ این دیدگاه دولت که مردم هر چه قدر بخواهند بنزین مصرف کنند و ما وظیفه تامین داریم موجب شد تا قاچاق بنزین هم بالا رود که بر اسا آمار های موجود روزانه حدود ١٠میلیون لیتر فقط قاچاق بنزین صورت می گیرد از این رو مقام معظم رهبری بارها به دولت تذکر داد که در مورد مصرف بنزین باید کاری صورت بگیرد و اکنون که دولت مخالف کارت سوخت است خب راه کار بدهد که یک نمونه آن این فیلمی است که از مقام معظم رهبری در فضای مجازی پخش شده که در دیدار با هیأت دولت است.
۵_دولت در سال‌های گذشته نشان داد برنامه ای برای شکوفایی اقتصاد ملی ندارد و رشد و توسعه اقتصادی را که دو مولفه جدا از هم هستند را با روابط ی گره زده که این کار از اساس غلط است برای تحقیق به فعالیت پژوهشی که در منطقه کمبریج انگلستان صورت گرفته و ترجمه فارسی آن نیز وجود دارد مراجعه کنید که آنها چگونه اقتصاد مقاومتی را در این منطقه اجرا کرده و چه نتایجی به دست آوردند.
نبود برنامه مشخص اقتصادی برای کشور موجب شد تا اقتصاد به رکود رود در کنار وجود تورم. دولت در این شرایط تصمیم گرفت تا تورم را کنترل کند در صورتی که عقل حکم می کند در این شرایط باید اقتصاد از رکود خارج شود و بعد تورم کنترل شود.
6) افزایش قیمت بنزین به خودی خود موجب افزایش تورم نمی شود بلکه برای دولت درآمد هم دارد مانند مالیات که مردم پرداخت می کنند اما فرقش این است که این افزایش یک تورم انتظاری در بین مردم ایجاد می کند ب این معنا که مردم منتظرند با بالارفتن قیمت بنزین قیمت کالاها نیز افزایش یابد وحتی ممکن است عده ای کاملا سودجویانه دست به این کار هم بزنند برای درک مفهوم انتظار توریم کافیست به سخن اطرافیان خود گوش دهید تا کملا متوجه شوید منظورم چیست.
7) دولت فعلی متاسفانه از نظر امکانات نظارتی کاملا ضعیف عمل می کند واین جای نگرانی است که اکنون که تصمیم گرفته قیمت بنزین را بالا ببرد نتواند عواقبش را کنترل کند.
8) دولت اگر همان ت صحیح دولت 9 و 10 را که مورد بنزین ادامه می داد امروز مردم در مقابلش جبهه نمی گرفتند زیرا به آن ت عادت کرده بود اما به حذف آن و اجرای مجدد آن بعد از سالها این سوک را به مردم ایجاد کرده است که اگر آن ت درست بود چرا حذف شد و اگر اشتباه بود چرا دوباره به آن بازگشتیم که این موضوع کوچک نشان می دهد متاسفانه دولت یازدهم و دوازدهم هیچ برنامه روشن و مشخصی برای پیشبرد اهداف اقتصادی کشور ندارد و اگر تی هم اجرا می کند می خواهد بارش را به دوش رهبری بیاندازد.
9) به نظرم دولت باید اجازه می داد تا سال 1400 مردم با همان کارت سوخت و بدون در نظر گرفتن سهمیه سوخت گیری کنند و با روی کار آمدن دولتی توانمند که بتواند کشور را در مرحله نخست از رکود اقتصادی خارج کند به این معنا که چرخ اقتصاد را بچرخواند و اثرات تورم انتظاری افزایش قیمت بنزین را کنترل کند بعد این ت سهمیه بندی و افزایش قیمت بنزین را اجرا کند که مردم را به شوک وارد نکند.


1) هر روز خبرهای بدی نسبت به وضعیت بازار صیفی جات به گوش می رسد امروز مطلع شدم عراق واردات گوجه فرنگی را برای سال جاری ممنوع کرده است. 

کشاورزی که سال گذشته سود خوبی کسب کرده بود امسال طمع کرد و این مسئله موجب می شود تا ضرر هنگفتی را متحمل شود.

2) امروز خبر رسید که مسئولان خبرگزاری فارس هنوز دنبال این هستند که من بازگردم به مجموعه و کار سابق را انجام دهم. اما تصمیم من جدی است که کار اداری انجام ندهم ان شاالله که خدا و اهل بیت هم کمکم کنند و بتوانم این کاری را که شروع کردم به نحو احسن انجام دهم.

3) از گوشه و کنار خبر می رسد که همکاران سابق در حال تمسخرم هستند و فکر می کنند که من فضائی فکر می کنم اما این حرف ها موجب می شود بیشتر عزمم جدی شود. 

خلاصه اینکه روزهای سختی است و خوبیش این است که می گذرد اگرچه سخت می گذرد

ولی اعتقادم این است که ان مع العسر یسرا


از ابتدای امسال به دلیل پایین بودن حقوق دریافتی از خبرگزاری، تصمیم گرفتم یک تغییر اساسی در زندگیم از نظر مادی بدم به همین دلیل تمام دارایی خود را نقد کردم و ضدم توی کار کشاورزی و تولید محصولات کشاورزی مخصوصا صیفی جات و آلوئه ورا.

البته کار آبا و اجدادی من کشاورزی نیست بلکه آنها حجره داری می کردند در میدان میوه و تربار القصه با چند نفری م کردم و تصمیم گرفتم که شروع کنم کار و صیفی جات را تا بتوانم از درآمدش کارگاه تولیدی صنایع تکمیلی را در منطقه محروم بشاگرد راه اندازی کنم و البته نیات دیگری هم دارم که در وقتش به شرط انکه خدا کمک کند اجرایی کنم.

الان تقریبا یک ماه است که به طور جدی وارد کار شدم ولی شرایط سخت تر از آن چیری است که فکرش را می کردم به دلیل بالا بودن کشت محصولاتی همچون بادمجان و خیار و غیره ارسال بار از منطقه هرمزگان به داخل کشور به دلیل بالا بودن هزینه حمل صرفه اقتصادی ندارد برای اینکه هنوز می توان این گونه محصولات را از نیمه شمالی کشور اری کرد.

به ناچار باید تا پایان آبان ماه صبر کرد.

 


اخیرا فیلم مستندی دیدم ساخته مایکل مور با موضوع "مقصد بعدی جنگ کجاست؟ در این فیلم کارگردان گذری کوتاه به جنگ های آمریکا می کند و نگاهی به زندگی سربازان آمریکایی می اندازد که با دستور فرماندهان نظامی و رئیس جمهورانشان به کشورهای دیگر برای تصاحب نفت و غلات و . حمله می کنند تا برای آمریکا اقتدار به بار آورند؛ اما طی این سالها نتنها اقتدار کسب نکردند بلکه آنچه را هم که داشتند از دست داده اند.

کارگردان در جلسه ای تخیلی با حضور فرماندهان نظامی حاضر می شود و اعلام می کند اینبار به او اجازه دهند با لشکرش که همان رسانه است به قلب برخی از کشورها نفوذ کند تا بتواند برای آمریکا فتوحاتی به بار آورد.

کارگردان در این فیلم به چند کشور اروپایی و آفریقایی سفر می کند و در مورد شیوه های زندگی این کشورها از منظر ی، اجتماعی و اقتصادی از صاحبنطران و مردمان عادی پرس وجو می کند و در نهایت نکاتی که به نظر کارگردان جالب می آید را به عنوان سوغات به مردم آمریکا هدیه می دهد.

اما در نهایت اعلام می کند که آنچه را که من در این سفرها دریافت کردم تمامش به نحو اکمل در ایالات متحده وجود دارد اما اجرایی نمی شود.

آنچه که در این قسمت گفته شد خلاصه ای از این فیلم مستند بود ولی باید این فیلم را نیز به نقد کشید و اعلام کرد آیا واقعا تمام آنچه که مردمان اروپا از آن به عنوان نقطه مثبت زندگیشان یاد می کنند می تواند آنها را خوشبخت کند یا خیر  می تواند تبعات دیگری را داشته باشد و آسیب های دیگری را به جوامع شان بزند که در این فیلم بدان پرداخته نشده است.

مثلا گفته می شود در نروژ اگر فردی یک نفر را به هر دلیل به قتل برساند مجازات اعدام ندارد از این رو جوانی در سال 2011 عده ای دانش آموز را به گلوله می بندد و به قتل می رساند و در نهایت به 21 سال حبس محکوم می شود. در ادامه کارگردان مدعی می شود دادن حق زندگی به مجرمین حتی قاتلان موجب شده است تا آمار خشونت در نروژ پایین باشد .

جالب است در بخش دیگر این فیلم بدون آنکه کارگردان به ایران سفری داشته باشد اعلام می کند ایران در بخش های علمی در حال پیشرفت است مانند نانو تکنولوژی که این جالب توجه است ولی کاش کارگردان سفری به ایران داشت تا مردم ایران نقطه نظرات خود را در مورد آمریکا اعلام می کردند.

نکته ای که در این فیلم به چشم می خورد تفاوت نگاه مردمان کشورهای اروپایی با یک کشور جهان سومی مانند تونس به آمریکا است ایتالیایی ها و فرانسوی ها و حتی سوئدی ها و نروژی ها و ایسلندی ها هرگز حاضر نیستند با یک شهروند آمریکایی همسایه شوند اما یک شهروند تونسی که البته در رسانه نیز مشغول به کار است به خود می بالد که انگلیسی با لهجه آمریکایی صحبت می کند و مانند آمریکایی ها غذا می خورد و لباس می پوشد که نشان از حس وابستگی به آمریکا را می دهد.

در جایی از فیلم اعلام می شود حتما برای اصلا حجامعه نباید منتظر یک منجی بود بلکه مردم خودشان باید شرایطشان را اصلاح کنند که این همانند جمله معروف حضرت امام است که فرمودند منتظر مصلح خود باید مصلح باشد.

در تمام مدت فیلم به نظر من یک جا بیش از همه تاثیر گذار بود و ان مربوط می شود به بخش آلمان به طوریکه مردمان این کشور از مدرسه به کودکان خود سرگذشتشان را خوب یا بد آموزش می دهند و اعلام می دارند که هیلتر چه کارهایی کرده است حتی خیابانهایی که در آن جنایات یهودی سوزی رخ داده است را با سنگفرشهایی نمایان کرده اند و بخشی از دیوار برلین نیز باقی مانده است و حتی تابلوهایی در خیابان ها نصب شده است که نشان می دهد مردم آلمان در گذشته چه دورانی را پشت سر گذاشته اند که این تابلوها بخشی از تاریخ آلمان است.

در آخر کارگردان به این جمع بندی می رسد که اگر قرار باشد جنگی از سوی آمریکا راه بی افتد این جنگ باید در داخل کشور آمریکا باشد زیرا اصلاح شرایط موجود در امریکا باید در اولویت تمداران باشد.

من دیدن این فیلم را برای عاشقان ایالات متحده آمریکا توصیه می کنم.

هر چند که پیشنهاد می دهم مسئولان اجرایی کشور نیز یکبار این فیلم را ببینند

 


همه گرفتاری های امروز جامعه ما از جایی شروع شد که شهرداری تهران تصمیم گرفت خانه های فرهنگ را در هر محله برپا کند و کوچکترین فعالیت های محله را در این خانه برپا کند.

روزی که این تصمیم گرفته شد ما که از بچگی در مسجد بزرگ شده بودیم دانستم که باید فاتحه مسجد محوری را خواند.

امروز فرزندم با اینکه سن و سال کمی دارد برای گذران 3 تا 4 ساعت از وقت خود و برای اینکه با هم سن و سالان خود بازی کند به یکی از همین خانه های فرهنگ که متعلق به شهرداری است می رود در صورتی که وقتی من هم سن و سالش بودم به عنوان کوچکترین عضو پایگاه بسیج مسجد ثبت نام کردم.

امروز در مساجد محل فقط نماز جماعت برپا می شود تازه اگر بشود آن هم با 10 یا 15 نفر ولی زمانی در همین تهران مسجد محور فعالیت های اجتماعی بود و همین فعالیت های اجتماعی محله ها را از شرور جامعه مصون ساخته بود.

امروز مستندی را دیدم به نام عابدان کهنز با موضوعیت مسجد و مسجد محوری با دیدن این مستند دلم تنگ شد برای جای خالی این گونه مساجد در سطح شهری همچون تهران.

متاسفانه امروز غالب مساجد شهر تهران به جز خواندن نماز جماعت و برگزاری مراسم ختم کارایی دیگری ندارند که باید علتش را احتمالا در ت گذاری هایی که در سالهای اخیر از سوی مسئولان امر ابلاغ کرده اند جست وجو کرد که این موضوع موجب شده تا خانواده ها از مساجد فاصله بگیرند.

این مستند نشان داد مسجد باید محوریت خود را در محله ها حفظ کند و محله هایی که مساجد پویا و فعالتری دارند خود به خود امنیت اجتماعی در این محله ها بالاتر خواهد رفت.

مستند عابدان کهنز در مورد محوریت مسجد امیر المومنین در منطقه کهنز شهریار است که توانست با جذب کودکان و نوجوانان محله تغییر اساسی را در منطقه کهنز ایجاد کند.

امروز نیز این مسجد را با سه مدافع حرمش شهیدان صدرزاده، عفتی و آژن می شناسند پیشنهادم این است که متولیان مساجد حتما این فیلم مستند را ملاححظه کنند تا ببینند که از یک مسجد چه کارهای بزرگی بر می آید. به درستی امام فرمود مسجد سنگر است این سنگر ها را پر کنید.

 


مقدمه

امروز تصمیم گرفتم بار دیگر به گردش خبر و اخبار منتشر شده خود در طول سالهای گذشته بیاندازم حدود 6000 خبر بود البته این را بگویم که تعداد اخبار منتشر شده من قطعا بسیار بیشتر از این رقمی است که من یافتم اما امکانات آرشیو و جست و جو خیلی ضعیف است و متاسفانه نتوانستم به تمامی اخبار دسترسی پیدا کنم.

اما همین مقدار هم غنیمت است نگاه کردن به اخبار گذشته مثل نگاه کردن به آلبوم تصاویر است که با گذشت زمان اگرچه گرد کهنه گی بروی ان پاشیده اند و کارایی خود را از دست داده است اما باز جالب است و موجب می شود تا خاطراتی زنده شوند.

کاش می شد برخی از خاطرات را در این جا آورد اما برخی از این خاطرات فقط برای من جذاب هستند و ارزش بازگو کردن را ندارند البته برخی از خاطرات هم باید از ذهن پاک کرد چون ارزش نگه داشتن در ذهن هم ندارند.

همین بس که کار در رسانه مانند راه رفتن در روی طنابی  است که روی پرتگاه پر از آتش کشیده شده است که اگر مراقبت نکنیم قطعا سقوط خواهیم کرد.

حالا که بجث به اینجا کشید لازم دیدم که چند نکته را عرض کنم

در ادامه مطلب.


در مورد قرارداد کرسنت حرف و حدیث بسیار زیاد است و به قول یکی از مسئولان قوه قضائیه برای این قرارداد کارتن هاپرونده وجود دارد.

درکنار وضوحات که کم و بیش در اختیار نهادهای دسنگاه های امنیتی و قوه قضائیه است احتمالا ناگفته هایی نیز وجود داشته باشد که باید برای کشف ناگفته ها و ابعاد پشت برده این قرارداد به دنبال شاهکلیدش بود.

در اینجا قصد دارم دو گزارشی که در خصوص کرسنت و پشت پرده های ان منتشر کردم بارتولید کنم هرچند که اسناد این گزارشات در اختیار قوه قضائیه نیز قراردارد.به خاطر دارم روزی بیژن زنگنه وعده داده بود که قصد دارد در مورد قرارداد کرسنت با رسانه ها صحبت خواهد کرد اما تا کنون به این وعده خود عمل نکرده و اگر نظر من را بخواهید بدانید بعید است که این وعده محقق شود.


آنچه ملاحظه می کنید دیدگاه های دکتر مسعود درخشان در مورد برنامه های اقتصادی سعید جلیلی است که در مصاحبه با او منتشر کردم. امروز اگرچه سعید جلیلی رئیس جمهور نیست اما خوب است این مصاحبه باز نشر داده شود تا مشخص شود یک رئیس جمهور باید چه دیدگاه های اقتصادی داشته باشد.

مسعود درخشان یکی از معدود اقتصاد دانان کشور است که نظریات دقیقی در خصوص اقتصاد مقاومتی و نحوه اجرای این اقتصاد که سالیانی است که مورد تاکید مقام معظم رهبری است دارد.

عملکرد این استاد در دانشگاه و دانش وی در خصوص اقتصاد اسلامی برکسی پوشیده نیست و نیاز چندانی به معرفی ندارد.همین بس که وی سالیانی طولانی به دور از کشمکشهای ی به کار پژوهش و مطالعاتی خود پرداخته است تا اینکه در سال جاری بنا به دلایلی تصمیم گرفت از سعید جلیلی یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری حمایت کند،حمایتی که سوالاتی را در ذهن ما ایجاد کرد و به همین دلیل هم تصمیم گرفتیم با این استاد اقتصاد گفت‌وگو کنیم.


شرکت نفتی استات اویل سومین شرکت بزرگ نفتی اروپا است که در تاریخ 14 ژوئیه سال 1972 به عنوان یک شرکت خصوصی با مسئولیت محدود و با مدیریت دولت نروژ تاسیس شد و هم اکنون به فعالیت پیمانکاری در صنعت نفت و گاز جهان می‌پردازد. آنچه موجب شد تا به نگارش این گزارش بپردازیم اقدامات و نحوه فعالیت شرکت استات اویل نروژ نیست، بلکه خبری است که اوایل سال 85 در رسانه های جهان منتشر شد که از پرداخت رشوه 15 میلیون دلاری این شرکت به یکی از مقامات نفتی ایران برای فعالیت در فازهای
آنچه که در این پست می خوانید داستان نیست بلکه واقعیتی است که در تاریخ صنعت نفت ایران به ثبت رسیده است. روزی روزگاری مسئولان صنعت نفت ایران که امروز نیز در راس کار هستند به بهانه تغییر ساختار صنعت نفت اطلاعات صنعت نفت ایران را در اختیار یک شرکت صهیونیستی قراردادند. آن موقع که این گزارش را نوشتم زنگنه هنوز در دولت نبود و دانشگاه خواجه نصیر تدریس می کرد برای پیگیری موضوع با او تماس گرفتم که گفت: من با مزدور حرف نمی زنم و گوشی را قطع کرد.

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

????پرواز و سقوط بانوی ایرانی???? گوشی دست دوم توربوگرام الکسا چت|چت|چت الکسا|الکسا چت ܓ✿خلوتگه دلܓ✿ استارت اپ خلاقانه دلنوشته